ساعتای تنهایی من..

این وبلاگ برای ساعتای تنهایی منه...

ساعتای تنهایی من..

این وبلاگ برای ساعتای تنهایی منه...

دیوار تنهایی

یه دیوار تنهایی از وقتی درست شد

که توبی بهونه گذاشتی رفتی

سردوتاریک شد همه ی دنیام

خواستم بالا برم ازین دیوار تا اونو

پشت سر بزارم

شاید به تو برسم

ولی تو از من دور می شدی وباهر قدم این دیوار بزرگتر شد

من حالانمیدونم کجای این دیوارم

ولی مطمئنم اگه دستم رها بشه

دیگه زنده نمیمونم

کمکم کن.....

شب

گریه امونمو برید

چشمام جایی رو ندید

غصه اومد کنارم

رفت تو دل همیشه بی گناهم

چرا این دل وشکستی

مگه تو باهاش عهد وپیمون نبستی؟

بازم یه شب یه عاشق

چشم دوخته به سقف خالی

تا بشنوه تورویا بازم از تو

صدایی

....

دلم خسته است

دلم خسته است ازین حضور گاه وبی گاهت

ازین رویای مانده به دستان تنهایم

ازین قلبی که از تنهایی اش در خود فرو ریخت

دلم خسته است...

برای اشکهایم مرهمی پیدا نکردم

و برای با تو بودن لحظه ای تنهایی را...