دلم شکسته است ازین جهان تنگ
و
نگاه های سردِآدمها
آفتاب که گویی گرمی خود را
با آه سرد من از یاد می برد
شاید آفتاب نیز
مرده است
شبیه حس عاشقانه ای که
سالها پیش
در کنج این زمین سرد گم شد
ولی هیچکس قطره
اشکی نثارش نکرد!