روز غریب و تنهایی ست
روزی که دل گرفت واشک می ریخت
تاب وتوانم رسیده به پایان
حالم خراب است ودلم تنها در این میان
فاصله میان ما یک چیز است
راه دوروچشمان من خیس است
ای کاش میرسید آن روز زود
که بمانم کنار تو من هرروز
بی هدف میگردم از هوای دلت
آرزویم فقط گرفتن دستانت
کاش اینجا کنار من بودی
کاش همیشه تا ابد مال من بودی
سلام الهام جان. خوبی؟
خیلی وقت ها آدم باید ٬ خیلی افراد و خیلی چیز ها رو با عشق ٬ رها کنه و بسپره به دست خدا.
موفق باشی